نظریه برخورد تمدن ها چهارچوب مفهومی درک اسلام هراسی

دکتر سید حسین شرف الدین

اسلام هراسي (Islamophobia) غالبا به «خصومت و دشمني بي اساس و غيرمنطقي با مسلمانان و مظاهر اسلامي» تعريف مي شود. برخي محققان اصالت اين تعريف خصوصا قيد «بي اساس و غيرمنطقي» آن را مورد مناقشه قرار داده اند و با استناد به برخي مباني نظري و چارچوب هاي مفهومي شناخته شده و دواعي ايدئولوژيک ريشه دار، آن را خصومتي موجه، منطقي و تبيين پذير ارزيابي کرده اند. جهت شناخت بهتر و بررسي دقيق تر اين مباني، مراجعه به متون کلاسيک و معاصر متضمن آن اجتناب ناپذير مي نمايد. اين نوشتار در صدد است تا با بهره گيري از روش اسنادي در مقام گردآوري اطلاعات و روش تفسيري و تحليلي براي واکاوي محتواي يافته ها، يکي از مهم ترين مباني نظري اسلام هراسي، يعني نظريه يا پارادايم «برخورد تمدن ها» به ويژه قرائت هاي مشهور و رايج آن يعني آرا ساموئل هانتينگتون و برنارد لوئيس را به همراه شرح برخي شارحان و نقد منتقدان مورد بررسي و تحليل قرار دهد. به ادعاي بعضي انديشمندان، اين نظريه در دو دهه اخير، نحوه برخورد افکار عمومي غرب، خطي مشي رسانه هاي جمعي، سياست هاي دولت ها و مواضع مقامات کشورهاي غربي را در رابطه با اسلام و مسلمانان شکل داده و تئوريزه کرده است.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا