علت گرایی و دلیل گرایی در علوم اجتماعی

دکتر سید حسین شرف الدین

قانون‎مداری یا قاعده‏مداری[۱] جهان اجتماعی و اتخاذ موضع مستدل درباره سهم هریک، یکی از مسائل بنیادین فلسفه علوم اجتماعی است. رویکرد قانون‏مدار با مرجعیت الگویی علوم طبیعی و تلقی جهان انسانی به‌عنوان بخشی از قلمرو جهان طبیعی با ویژگی‏هایی متمایز، هدف علم اجتماعی را تبیین روابط علّی و معلولی میان کنش‏ها/پدیده‏های اجتماعی و کشف قانون به شیوه‏ای قیاسی می‏داند؛ درحالی‌که رویکرد قاعده‏مدار، با اعتقاد به نیت‏مندی، معناداری، هنجارمندی،‎ زمینه‏مندی و غایت‏مندی کنش‏های انسانی، هدف علم اجتماعی را فهم تفسیری (همدلانه یا هرمنوتیکی) یا تفهم پدیده‏های انسانی و شناخت و استنباط دلایل کنشگران می‏داند. جمعی نیز به صورت تلفیقی، هدف این علوم را توأمان، تفهم وتبیین یا تفهم تبیینی انگاشته‏اند؛ عده‏ای نیز با خوانش علّی از دلایل،‎ و نقش علّی آنها در کنش،‎ موضع علت‏گرایانه را هرچند با تفسیری متفاوت، تقویت کرده‏اند. نوشتار حاضر درصدد است تا این منازعه عمیق و تعیین‏کننده را همراه با مبانی و مفروضات و آثار و نتایج مفهومی و روشی مترتب بر هریک از مواضع مرجح را مورد بحث و بررسی قرار دهد. روش این مطالعه در مقام گردآوری، اسنادی و در مقام تحلیل و ارزیابی،‎ مفهوم‏کاوی و اعتبارسنجی مؤیدات اثباتی و تأییدی هریک از رویکردهای یادشده است. [۱]. rule governed/Law governed

کلیدواژه ها:

معنا ، علت ، دلیل ، تبیین ، قانون ، تفهم ، قاعده

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا