رويكردي تحليلي به اسطورهشناسي رولان بارت
دکتر سید حسین شرف الدین، غلامرضا شفق
چکيده
اين مقاله به تحليل و تغيير ديدگاه محتوايي رولان بارت، انديشمند فرانسوي معاصر پيرامون اسطوره ميپردازد. بارت توانسته است از اسطوره به معناي افسانه، عبور کرده و از آن بهمثابه سازوكاري براي برساختن جهان اجتماعي استفاده کند. بارت، با استناد به قواعد زبانشناسي و نظام مفهومي سوسور و نيز با اقتباس از نشانگان جمعي دورکيم، به اين نتيجه رسيد که اسطوره به نمادهاي لفظي و مکتوب منحصر نميشود؛ بلكه هر چيزي در عالم انساني، بالقوه ميتواند به اسطوره بدل شود. مهمترين نکته الهامگرفته از سوسور، دلالت فرهنگي ـ اجتماعي نمادها و نشانهها در مقابل دلالت زبانشناختي(دال و مدلولي) نمادها (دلالت اوليه) است. از ديد سوسور، دالهاي اسطورهاي، داراي دو جنبه مختلفاند: شکل و معنا. مهمترين سازوكار اسطورهپردازي «تفوق شکل بر معنا» است. بارت، از همين موضوع، به «تبديل امور اجتماعي تاريخي به امور طبيعي» انتقال يافته است. از نظر وي، با تفوق شکل، جنبة اساسي نشانه، که مربوط به معناي آن است، دچار تحريف ميشود و هويت زماني و مکاني، معناي نشانه ناپديد ميگردد. در اين صورت، ما با موجودي فرازمان و فرامکان مواجه ميشويم. در اين مرحله، بورژوازي توانسته با تصرف در اين نشانة تهي شده از معناي اصلي، معناي موردنظرش ـ را که همان جنبه شکلي دال است ـ برجسته كند.
کليدواژهها: اسطوره، نشانه، دلالت، معنا، شکل، بارت.